سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تریبون طلبگی

   حتماً آدم‌ های توانمندی را می‌شناسید که هیچ کار مفیدی انجام نمی‌دهند. آنها ساعت ‌های طولانی کار می‌کنند، به خودشان استرس وارد می‌کنند اما پیشرفت خوبی نمی‌کنند.

چون این افراد: 

قبل از اینکه برای یک فرصت وارد عمل شوند صبر می‌کنند تا 100% برای آن آماده گردند.

یکی از مهمترین چیزهایی که می‌بینیم افراد باهوش را عقب می‌اندازد بی‌میلی خودشان برای قبول کردن فرصت‌ها، فقط به این دلیل است که تصور می‌کنند برای آن آمادگی ندارند.

یادتان باشد که فرصت‌های استثنایی برای رشد و پیشرفت فردی بارها و بارها در طول زندگی اتفاق می‌افتد. اگر می‌خواهید در زندگیتان تغییر مثبت ایجاد کنید، باید از این موقعیت‌ها استفاده کنید، حتی اگر 100% احساس آمادگی برای آن نکنید.

آنها مشغول بودن را با مفید بودن اشتباه می‌گیرند.

مشغول بودن معمولاً یک شکل تنبلی ذهنی است. بخاطر همین است که می‌گویند عاقلانه ‌تر کار کنید نه سخت‌تر.

کافی است که یک نگاه به اطرافتان بیندازید. آنها که از همه مشغول‌ ترند بازده کمتری دارند. برنامه پرمشغله‌ باعث می‌شود احساس مهم بودن کنند اما این فقط یک توهم است.

 سرعتتان را کم‌تر کنید. تعهداتتان را مرور کنید. هر زمان فقط یک کار را انجام دهید.

 یاد می‌گیرند یک کار را چطور انجام دهند اما هیچوقت انجامش نمی‌دهند.

علم‌آموزی به این معنا نیست که رشد می‌کنید. رشد زمانی اتفاق می‌افتد که چیزهایی که می‌دانید، زندگیتان را تغییر دهند. بیشتر آدم‌ها زندگی نمی‌کنند. فقط روزها را می‌گذرانند و هیچوقت کاری که لازم است را انجام نمی‌دهند. دانش و هوش بدون عمل هر دو بی‌ ارزش هستند. به همین سادگی!

موفقیت در تصمیم به عمل کردن نهفته است. پس تصمیم بگیرید و وارد عمل شوید.

درگیر و اسیر ایده آل‌سازی همه چیز می‌شوند.

اصرار ما برای رساندن همه چیز به منتهای درجه عالی باعث تاخیرهای زیاد در کارها، استرش شدید و ناامیدی و دلسردی می‌شود.

دنیای واقعی هیچ پاداشی به ایدآل‌گراها نمی‌دهد. تنها راه برای انجام کارها این است که 99% مواقع ایدآل انجام ندهیم. این بهترین راه برای دست یافتن به ایدآل‌هاست.

خود را با انتخاب‌های زیاد اشباع می‌کنند.

 اگر سعی دارید درمورد چیزی در زندگیتان تصمیم بگیرید، وقتتان را صرف ارزیابی آخرین جزئیات هر انتخاب نکنید. چیزی را انتخاب کنید که فکر می‌کنید برایتان مناسب است.

در زندگی خود تعادل ندارند.

وقتی زندگی کاری یا اجتماعی و خانوادگیتان پرمشغله باشد و همه انرژیتان در آن نقطه متمرکز شده باشد، خیلی راحت تعادل زندگیتان برهم می‌خورد. اگر می‌خواهید کارها درست انجام شود، باید ابعاد مختلف زندگیتان را متعادل کنید. اینکه یک بُعد زندگی را فراموش کرده و بیشتر وقتتان را صرف یک بُعد زندگی کنید، فقط برایتان خستگی و استرس به همراه خواهد داشت. 

وقتشان را صرف دنبال کردن یک دستاورد ساختگی می‌کنند.

اگر در انجام کاری هدفتان به دست آوردن دوستان بیشتر و بیشتر و بالا بردن آمار دوستان باشد، دستاوردهایتان کاملاً ساختگی است. اینها اگر به تعادل و باهدف استفاده شوند، یک هدف منطقی به دنبال دارند. اما اغلب افراد آنقدر خود را درگیر می‌کنند که دلیل اصلی که بخاطر آن شروع به ایجاد رابطه نموده اند را به کلی فراموش می‌کنند.

لذا مهم است که ذهنتان را روی کاری که می‌کنید و دلایل انجام آن تمرکز دهید.

 از خودتان بپرسید: آیا این فعالیت یک تغییر مثبت و محسوس در زندگی من یا فردی دیگر ایجاد می‌کند؟ آیا لازمه یک هدف واقعی است؟

برای بررسی پیشرفتشان معیار سنجش درستی ندارند.

تصور کنید که در کاری که انجام می‌دهید، مقرر کنید که میزان کاغذ و مدادهایی که مصرف کردید را حساب کنید. آیا این منطقی است؟ خیر! چون کاغذ و مدادها هیچ تاثیری در درآمد و ... ندارند. باید چیزهایی را بسنجید که مستقیماً به هدف اولیه شما مرتبط باشد.

رویکرد مناسب این است که بفهمید هدف اصلیتان چیست و بعد چیزهایی که مستقیماً در رسیدن به آن هدف دخیل هستند را بسنجید


[ دوشنبه 90/9/28 ] [ 9:23 صبح ] [ علی محمدی ]
درباره وبلاگ

علی محمدی
خیـلــی هـا بـرایـــم دسـت تـکان دادنـد ! امــّا !! کـم بـودند کسانی که تکانــم دادنــد !
پیوندهای روزانه
موضوعات وب
سایت های مفید
امکانات وب
بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 105646